نفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــانفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

رضا جونی و من و بابایی

آلبوم عکسای رضا جونم

1391/6/28 17:09
638 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

بعد از یک مدت که توی وبت پست جدید نگذاشتم، امروز با عوض کردن قالب وبت و یک چند تا عکس اومدم

این عکسا ماله اتفاقای این روزای گذشتهء که یک جا و درهم و ورهم برات می گذارم.

این عکس کنار نذریه که برای شما وقتی که بدنیا اومدی بابایی برات کرد و امسال روزه شهادت امام ششم، خونهء مامانی دادیم، همه فامیل هم اومدن و شما هم کلی با برو بچ بازی کردی

 رضا و دیگ آش نذری

این هم آخریین نوه  که مثله شما برای بدنیا اومدن عجول بود و یک ماه و یک هفته زودتر اومد

رضا جونم و نازنین خانم و امیر علی کوچولو

این عکس هم شما هستی و کادوهایی که روزه آخر کلاس زبانت مربیت بهت داد

نشد که برات پست تموم شدن کلاست رو بگذارم و برای اینکه شما شاگرد اول کلاس شدی بهت تبریک بگم

حالا چند روزه دیگه کارنامت می یاد و برات می گذارم

رضا و کادوهاش

این هم کلاس زبانت

کلاس زبانت

عزیزم شما تا قبل از اینکه بری کلاس زبان علاقه ای به رنگ آمیزی و نقاشی نداشتی یا شاید هم من نمی تونستم بهت یاد بدم ولی الانه رنگ آمیزیت عالی شده، این هم نمونش

نقاشی های آقا رضا

هفته پیش خاله های من"خاله عفت و خاله راضیه" و خاله مریم و بابایی اومدن اینجا و شما اون روز از بس با مهدی و مهسا بازی کردی که شب آش ولاش گرفتی خوابیدی

جالبش اینجا بود که رسم مهمون نوازی رو ادا کردی و مهدی رو بالای تخت جا دادی و خودت پایین خوابیدی

رضا و مهدی

و این هم بعد از رفتن مهمونا

فدات بشم صبح که از خواب بیدار شدی و دیدی مهمونا دارن می رن به خاله گفتی: "حالا بگذارید صبح بشه هوا روشن شه من یک کم با مهدی با ماشین شارژی بازی کنم بعد برین"

رضا جونم

این هم خوده عکس

رضا جونم

واما محیا خانم

که خیلی نفسه،

از رفقای نی نی وبلاگی که قبلا گفتم توی حرم یک ملاقات کوتاه با این خانم خانوما و مامان و بابای محیا خانم داشتیم

اگه می خوای بری توی وبش اینجا رو کلیک کن

محیا خانم گل

 

 

پسندها (1)

نظرات (12)

خوش سیما
27 شهریور 91 23:27
6
مامان ملینا
28 شهریور 91 14:01
وای خدای من چه عکسای خوشگلی الهی دورت بگردم خاله خیلی دوستت دارم مواظب خودت باش .
مامان رضا می گم دیگه چرا بهمون سر نمی زنی پس سرت شلوغ بوده داشتی تغییرات می دادی تو وبلاگ


این روزا رضا رو صبح می برم پارک و تا به خودم می یام می بینم نیستی توی نی نی گپ
مامان ملینا
28 شهریور 91 14:02
قالب جدید مبارک خیلی خوشگله عزیزم.بهمون سر بزن دیگه این چه وضعشه


سلام عزیزم
نمی دونی که چقد دلم برات تنگ شده
اما چیکار کنم هر وقت می یام شما نی نی گپت خاموشه
رضوان مامان رادین
28 شهریور 91 17:17
چقدر اتفاقات خوب افتاده بود.همیشه خوش باشید.

ممنونم عزیزم










خوش سیما
28 شهریور 91 23:08
7
مامان کورش
29 شهریور 91 3:17
سلام ملیحه جون شرمنده نتونستم بیام سر بهت بزنم چند بار میخواستم چت کنم تو عزیز دل نبودی خیلی دلم گرفته میخوام باهات حرف بزنم از طرف من به رضا جون تبریک بگو من میدونستم تو کلاس زبان اول میشه در ضمن قالب خیلی زیبایی گذاشتی فوق العاده هستش عزیزم یادت نره برای کورش دعا کنی درد نکش نمیدونی چقدر اذیت میبشه مرسییییییییی


فدات بشم عزیزم
انشالله پسر خوشگلم زود زود خوب می شه و دوباره دل شما مامان و بابای مهربون رو گرم می کنه
من هم خیلی دلم می خواد بهت زنگ بزنم و احول خودت و کوروش رو بپرسم اما می ترسم باهات صحبت کنم بزنم زیر گریه و حالت رو بیشتر از قبل ناراحت کنم
بببببببببببببببــــــــــــــــــوس
مامان ملینا
29 شهریور 91 8:59
هر موقع تو نی نی گپ خاموش بودم بهم یه اس بده یا تک بزن سریع می یام.خوب<




OK
خوش سیما
31 شهریور 91 12:43
9
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
31 شهریور 91 20:26
وااااااااای چه عکسای قشنگی رضا جون ای ول به مهمون نوازیت.
راستی قالب نو مبارک.


سلام خاله
مرسی که بهمون سر زدین



مامان کورش
1 مهر 91 2:21
سلام ملیحه جون فقط میخواستم بگم عاشقققققققتتتتتتتتتتمممممممممممممممم
مهناز
22 مهر 91 19:29
عزیزم
چه پسری که جاشو داده به دوستش
آفرین


خیلی ممنون از حضورتون
الی مامان آراد
24 آذر 91 2:54
ماشالله چه نی نی نازنازی داری عزیزم منم بجنوردیم به سایت آراد جونم سر بزنید خوشحال میشم


اولین فرصت می یایم پیشتون