ماه رمضان
سلام عزیزم
سلام دلبند خوشگلم
این روزا و شبا دیگه با آخرای ماه مبارک داریم نزدیک می شیم و شما دیگه از ماه رمضون حسابی کلافه شدی. چند روزه به بابا التماس می کنی که با ما غذا بخوره و دیگه روزه نگیره من هم که توی این ماه 4 روز روزه گرفتم خیلی بهت سخت گذشته و تا می خوای چیزی بدی بخورم با دوست نداری بشنوی که من روزه ام
این روزا بابا داره با شما جدول ضرب کار می کنه
اصول جدول ضرب رو آموزش داده و شما هم مثالهای جالبی می زنی مثلا وقتی بابا از 2*3 و 4*4 و 5*3 تا گفت شما شروع کردی برای تمرین 2*10 تا رو حساب کردی و من و بابا هم کلی کیف کردیم که مغز ریاضی شما به بابا رفته و به من نرفته، توی سی دس کوشا و میشا هم شما به قسمت ریاضی و علومش علاقه نشون می دی و بقیه بخشاش رو زیاد تحویل نمی گیری، علاقه شما به کارای تجربی هم نشون می ده من هم توی هوش شما بی تاثیر نبودم و بالاخره این جای کار به من رفتی.
و اما عزیزم کلاس قرآنت هم داره خوب پیش می ره و مربیت با تنوعی که توی کلاس ایجاد می کنه بچه ها رو راحت به سر کلاس می کشونه و این یک مزیت خوبه این کلاسات
فعلا دیگه خبری ندارم برات بگم و بای