نفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــانفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

رضا جونی و من و بابایی

عکسای خیلی وقت پیش

1392/6/19 18:05
331 بازدید
اشتراک گذاری

این چند تا عکس ماله وقتی برده بودیمت چشم پزشکی که خدا رو شکر مشکلی نداشتی

و این هم روزی که از دکترت خواستم تا یک چک از وضعیت قند خونت انجام بشه تا از نداشتن دیابت خیالمون راحت بشه

فدات بشم که برای همین یک قطره خون خیلی اذیت شدی و اصلا از دستت خون نمی چکید و هر کار می کرد خونت بیرون نمی یومد

ولی شما هم مثله یک مرد کوچکترین صدایی ازت در نیومد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ملینا
24 شهریور 92 8:56
سلام عزیزم ،خدا رو شکر که مشکلی نداشته .نبینم دیگه سوزن تو دست بچه بکنیا.وگرنه می یام می یارمش پیش خودم
مامان کارن
24 شهریور 92 11:13
ماشااله به این مرد کوچک مامانش دلمون برات خییییلی خیییلی تنگ شده
الی مامی آراد
24 شهریور 92 13:50
خدا رو شکر که مشکلی نداشته چه خوب که همکاری کرده الهی بگردم اینقدر اذیت کردن


مرسی عزیزم
رضوان مامان رادین
25 شهریور 92 0:12
آفرین به گل پسر که اذیت نکرده و مثل یک مرد با دکتر همکاری کرده
منا(مامان کورش)
26 شهریور 92 18:47
افرین رضا جونم که مثل همیشه اقا بودی و مثل یک مرررررررررررررررررردددددددددددد هستی
فاطمه مامان الینا جونی
27 شهریور 92 15:11
سلام خوبید الهی عزیزم آزمایش دیابت ؟؟خیلی زود نیست ؟؟انشاا... که همه سالم و خوش باشید


سلام عزیزم
مرسی خانمی
دیگه دیگه
برای دیابت نوع یک
مامان حسام كوچولو
27 شهریور 92 15:57
اينبار مامان خودم رفته با دست پر مياد. اگر از مادر شوهر شانس نياوردم از مامان شانس آوردم.


انشاللههههههههه
مامان حسام كوچولو
27 شهریور 92 15:58
مسخره مي كني؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ايشالله به سرت بياد

این نفرین بود یا دعا
مامان نیلو
12 اسفند 92 21:12
رضا جووووونم مظلومیت از چشمات میباره، برعکس رضایی که من میشناسم خوش به حال مامانی که یه همچین رضای ماهی داره
مامانی رضا جون
پاسخ
وای خانمی من رو رضا کلی چاق شدیمممممممم