نفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــانفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

رضا جونی و من و بابایی

ساقیا آمدن عید مبارک بادت

  عید همه نی نی وبلاگیا مببارکک سال نو مبارک  رضا جونم     یا مقلب القلوب و الابصار  یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال  حول حالنا الی احسن الحال   چهارمین سال با هم بودنمون رو به بابایی، تو و خودم  تبریک میگم     باز هفت سین سرور ماهی و تنگ بلور سکه و سبزه و آب نرگس و جام شراب باز هم شادی عید آرزوهای سپید باز لیلای بهار باز مجنونی بید باز هم رنگین کمان باز باران بهار باز گل مست غرور باز بلبل...
27 اسفند 1390

هفت سین امسال

سلام عسلی لاخره موفق شدی و انقدر گفتی هفت سین چیه بندازیم تا آخرش یک هفته مونده مجبور شدم بندازم هر چند سبزه و سمنو مون درست نشده .. حالا باید یک هفته تموم بگیم "رضا مواظب باش" و یک هفته سالن به کلی اشغال شد" که اگر بتونم جمعش می کنم"   ...
27 اسفند 1390