نفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــانفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

رضا جونی و من و بابایی

نیشابور

1391/6/6 23:08
469 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم184-1281.gif

دیروز جمعه، سوم آخرین ماه تابستون بود و ما به اتفاق خاله اکرم و عفت و مامانی و خاله نسرین نیشابور رفتیم

پنج شنبه شب ما رسیدیم اونجا. البته از یک راهی که تا حالا از اونجا نرفته بودیم

وای رضا جون خیلی مسیر وحشتناکی بود و گاه گداری یک ماشین ازش عبور می کرد و حتی جاده شونه هم نداشت و دو تا ماشین اگه می خواستن از هم سبقتی بگیرن جایی برای سومی نبود و هر چند که سبقتی هم در کار نبود و جاده پر از دست اندار بود و بیرون از ماشین حسابی تاریک و ظلمات

خلاصه با کلی ایت الکرسی و چهار قل از اون جاده رسیدیم به نیشابور.

اونجا هم که کلی خوش گذشت و من و مریم تا دم اذون گپ زدیم و نگذاشتیم هیچکی بخوابه

شما هم که شده بودی پسر خاله عفت و دستت رو می دادی به علی آقا و خاله و با اونا هر جا می رفتن همراه بودی

شب هم که پیش من نخوابیدی و رفتی بغله مهدی و دستت رو انداختی دور گردنش و پات رو هم انداختی روش و خوابیدی

البته ساعتای 2 نصفه شب خوابت برد

فرداش هم راه افتادیم رفتیم بی بی شطیطه و بی بی پسنده که خیلی دوست دارم جریان بی بی شططیطه رو برات تعریف کنم و توی پست بعدی می گذارم برات

رضا جونم در بقعه بانو بی بی پسنده

رضا جونم در بقعه بانو بی بی پسنده

خلاصه از اونجا هم رفتیم روستای زیبای بار

خوشبختانه توی مسیر راه قوچان بود و ما کلی کیف کردیمmade by Laie

توی راه هم که شما توی ماشین خاله اکردم بودی و خاله اکرم که خودش دو تا پسر وروجک داره، بماند و مهدر هم باهاشون بود و از طرف دیگه پسر عمهء اوناهم باهاشون بود"سعید" و با شما 5 تا پسر توی ماشین خاله

طفلکی خاله و علی آقا با شما ها چه بلایی سرش در اومد؟!girl_cray2.gif

مسیر راه هم که نگو به نهایت وحشتناک و خراب

ادرس هم که نیشابوری ها بد می دادن

مقدار مسافت هم دستشون نبود

1 کیلومتر رو 2-3 کیلومتر تخمین می زدن و 5 کیلومتر رو 1-2 کیلومتر

اینجوری بود که ما از رفتن به آبشار پشیمون شدیم و چون هر چی می رفتیم بهش نمی رسیدیم و توی یکی از باغا که صاحبش دعوتمون کرد تلپ شدیم و اونجا خیلی خوش گذشت

خلاصه عصری برگشتیم و بقیه بعد از رفتن به قدمگاه برگشتن خونه

     

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

رضوان مامان رادین
6 شهریور 91 15:40
به به حسابی به مامانی و رضا جونی خوش گذشته.
همیشه خوش باشید


جای شما حسابی خالی

nicel
15 شهریور 91 19:00
چرا اومدی نیاشبور به من خبر ندادی
nicel
15 شهریور 91 19:00
مرسی واسه اسمم عزیزمم اره میدونم
یکتا
28 شهریور 91 22:46
سلاممممممممممممممممم خوبیییییییییییی ایشالاهمیشه زنده باشییییییییییییییییییییییییییییا };- من یکتام7سالمه


سلام خانم
مرسی عزیزم ما هم خوبیم
باریکلا به شما که اینقده زرنگی
از آشناییت کلی خوشحال شدم
فرشته
16 مهر 91 13:21
سلام انشااله همیشه خوش باشید


مرسی عزیزم