سفر کاشان 20-12 تیر ماه 91 (8)نیاسر و بازگشت به مشهد
سلام عزیزم
اما آخرین روزی که توی کاشان بودیم رفتیم نیاسر
هوای مطبوعش و منظره آبشار نیاسر
فوق العاده بودند
اونجا باز هم رفتیم عرقیجات خریدیم حدودا یک 16 تایی من عرقیجات برداشتم و 11 تای اون برای استفاده خودمون 24 تا هم عمه خرید کرد و 8 تایی هم مامانی
البته مامانی از قمصر خرید کرد و اون روز با ما نیومد نیاسر چون روزه آخر بود و باید عیادت خانمه ،آقا مهدی می رفت و کارهای برگشت رو ردیف می کردند
این شد که ما و عمه رفتیم
برگشتنا هم دوباره رفتیم بازار آسیاب سنگی تا من کمی خرید کنم
عمه هم یک کمی سوغاتی خرید
این عکس رو هم دلم نیومد نگذارم از شیطنت های شما دو تا
اما عزیزم ما ساعته 6 بلیط داشتیم اما برعکس اومدن که 3 تا بلیط اضافی داشتیم برگشتنا دیگه کم هم داشتیم اما سوار قطار شدیم و رئیس قطار وقتی جمعیت ده نفری ما رو توی کوپه 4 نفری دید و از طرفی آقا مرتضی همکارشون بود به آقا مرتضی گفت بیا بیرون و آقا مرتضی رو با دادن 2 تا بلیط جریمههههه کردو ما بقیه راه رو با خیال راهت ادامه دادیم
من و بابایی روی یک تخت بودیم و آقا مرتضی و عمه سمیه روی تخت پایینی ما و مامانی با ایمان خوابید و بابایی هم تنها
اما شما و نازنین هم روی زمین براتون جا انداختیم و وقتی خوابتون برد گذاشتیمتون پایین، صبح که دیدید پیش هم خوابیده بودید آنچنان ذوقی زدید که برامون جالب بود
عزیزم دوست دارم
امیدوارم همیشه همیشه همیشه گل لبخند رو روی لبهای قشنگت ببینم