تحریمها فرصتی بود که هنـــــــــر استفاده از آن را نداشتیم
بله؛ تحریمها فرصتی بود که هنـــــــــر استفاده از آن را نداشتیم
زمانی یکصدو شصت و پنجمین مقاله ی اجتماعی خود را برای روزنامه های کشور می نویسم که چنگالهای سیاه و سنگین بی تدبیری اقتصادی، بیشتر از پیش بر صورت اقشار آسیب پذیر جامعه چنگ می اندازد وناخنهای این پدیده ی شوم روز به روز صورتهای نجیب بسیاری از مردم را خطی جدید می اندازد و البته مدتهاست کسی به کسی نیست که نیست.
کهن دیارم ایران از دیر باز _شاید در دوقرن اخیر_ گرفتار تحریم بوده است و برای مردم فرقی ندارد این تحریم به امضای باراک اوباما باشد یا تحریمی داخلی حاصل از بی تدبیری آقا محمد خان قاجار و در هر صورت تحریم، تحریم است و خروجی های ناشی از آن، همیشه توده های مردم را مورد آزار قرار داده است.
حال با شروع دور جدید تحریم تقریبا بین المللی علیه کشورمان، مقام رهبری از این تحریمها به عنوان فرصت نام بردند و در یک نگاه خردمندانه این ادعا کاملا درست است و جای هیچ گونه بحثی در آن نیست.اما به موازات چنین تعبیری باید نگاهی به دپارتمان اقتصادی تیم همفکران احمدی نژاد بیاندازیم که برای استفاده از این فرصت چه بستری را در اختیار داشتند که متاسفانه این روی سکه کمی مسئله دار است.
بررسی عملکرد همفکران احمدی نژاد در حوزه ی اقتصاد کلان، نشان می دهد تفکرات آنها در 7 سال اخیر سیگنالهای خیره کننده ای را به مغز انسان مخابره می کند و گویی این جماعت با اتخاذ تصمیم هایی، فقط دنبال ساخت فضایی مناسب برای تخریب حداکثری ناشی از ظهورتحریم ها بوده اند.گویی این تیم ویژه،به طور ناخواسته بستری را فراهم می نمودند که میزان شکنندگی اقتصاد داخلی_ با سلطه ی تحریمها_ در بالاترین درجه ی خود تاثیر پذیر باشد و دلیل این مدعا به قرار ذیل است.
آن زمان که دولت با فروش نفت گران قیمت، جیک جیک مستانش بود و لحظه ای به زمستان های اینچنینی نمی اندیشید، بارها وبارها گفتیم و از استادان خود در این عرصه شنیدیم که تولید داخلی بی صاحب رها شده است و دولت با استفاده از کیسه ی خلیفه و باز کردن درها برای وارد کنندگان فرصت طلب، هر آشغالی را از کشور دوست و برادر چین وارد کشور می کند و در این راستا از سیرخشک،کدو حلوایی،دمپایی و دسته ی کلنگ هم نگذشت و با اتخاذ سیاستهای غلط در بخش اعطای ارز مرجع، ونظام تعرفه ها،با پاک کردن صورت مسئله های کمی سخت، فقط زورش به تولید آن کشاورز برنج کاری رسید که تا سینه در باتلاق گرم جان میکند و توان مبارزه با در آمدهای حاصل از فروش نفت را نداشت و به زانو نشست.دولت در برابر کارگر نساجی گارد گرفت و با واردات چادر مشکی وسجاده ی نماز از چین،کارخانجات نساجی کشور را به خاک سیاه نشاند،در بخش تولید هرجایی تولید کننده ای کمر راست کرد پشتش را به خاک مالید وهمه ی تدبیرش اینبود که چشم تنگ های چینی تا قیام قیامت هستند وبرای ما مفت تولید میکنند و ما هم تا صبح روز قیامت ذخایر فسیلی در اختیار داریم،می فروشیم و میخوریم و گور پدرهرچه تولید، فقط واردات چینی وفروش نفت گران قیمت عشق است ،امروز شب شود، فردا خدا بزرگ است.
اما غافل از اینکه در جهان کنونی برای ذلیل کردن اقتصاد ملل عقب افتاده، ابتدا کمی دانه می پاشند و باتحویل جنس ارزان، کرکره ی کارخانجات آنها را پائین می کشند،سپس با معتاد شدن آن کشوربه اجناس ارزان، درکنار تعطیلی کارخانجاتش،قائده بازی عوض خواهد شد.شناختن این بازی با مهره های سیاه،در پیام نوروزی رهبری درقالب جهاد اقتصادی و حمایت از تولید ملی تبیین گردید اما منظور کردن این راهکار مهم در برنامه ریزیهای اقتصاد کلان را تنها به چاپ بنر و آویزان کردن آن در معابر عمومی اکتفا کردیم.
بله...از ما و دیگر کسانی که مسایل مختلف کشور را در حوزهای مختلف مانیتور می نمایند مستنداتی وجود دارد که به کررات گوشزد نمودیم،هیچ ارزانی بی دلیل نیست و شرایط همیشه به گونه ای نخواهد بود که تا قیام قیامت کفش چینی را در بندر عباس و آستارا 3000 تومان بخریم. پاشنه ی این کفش ارزان و بی کیفیت را بر سر کفاش تبریزی نکوبیم،گفتیم همیشه چنین نخواهد بود که فرش 12 متری چینی را 50 هزار تومان بخریم، قالیباف دیسک کمر گرفته و گرفتار کاشانی را دریابید،حتی کار بجایی رسید که کاملا عامیانه پرسیدم آیا خرید این اجناس ارزان بوی کباب است یا خر داغ می کنند؟؟؟ اما اتخاذ تصمیمات غیر علمی عصر قاجار،هر تولید کننده ای را در جای جای کشور بیچاره و خانه نشین کرد و حالا مانده ایم با کاسه ی چه کنم چه کنم و خدا می داند وقتی ته مانده ی اجناس چینی در انبارهایمان تمام شد، چه گلی باید بر سرمان بریزم؟؟؟
بار دیگر به فرمایش مقام رهبری بر می گردیم.ایشان خود در زمان جنگ رئیس دولت بوده اند و در کنار تیم اقتصادی خود از جنگ به عنوان فرصت استفاده کردند و بسیاری از زیر ساختهای کشور در همان زمان و با فروش نفت 3 دلاری انجام گرفت و دقیقا تجربه ی چنین ادعایی را دارند.منظور ایشان در این مورد کاملا منطبق بر اصول علم اقتصاد بود و حکایت از آن داشت در چنین شرایطی فرصت آن است که در سایه ی تحریم ها و بسته شدن راههای ورود کالا و خروج نفت خام،سازوکاری بیندیشیم که نیازی به واردات نباشد و خود بسازیم و مصرف کنیم و الحق که چنین توان و پناسیلی در کشور وجود دارد که بدون نیاز به هیچ کشوری زندگی کنیم که هیچ،بلکه دنیا در بسیاری از موارد محتاج باشد و البته خود باوری در این مهم،مدتهاست که از یادمان رفته است.
بله تحریمها فرصتی بود که هنر استفاده از آن را نداشتیم و کاش مسئولین اقتصادی و حتی مجلسی داشتیم که با الهام از فرامین اقتصادی رهبری، با گرفتن گارد جنگی _مانند سال 58_ مردم را به گرد خویش جمع می کردند وبه حرف معظم له اعتقاد قلبی داشتند که با احیای تولید ملی میتوان از این مرحله ی نه چندان سخت گذشت،اما چنین گارد جنگی در میان مسئولین احساس نمی شود و انگار نه انگار که در حال فروپاشی اقتصادی هستیم و ساخت دوباره ی این خرابیها چقدر از نیروهای جامعه را به هدر می دهد.
تصمیمات اقتصادی نادرست موجب فروپاشی تولید ملی شده است و با تورم ناشی از فقر فرهنگی وعلمی عجین است. از طرف دیگردخالت خرده پاهای اقتصادی،قیمت ارز وفلزات گرانبها را _به عنوان مقیاسهای اقتصادی تعیین ارزش دارایهای مردم_ بالاتر از قیمتهای جهانی و ارزش ریال را حدودا نصف و ثلث سال گذشته نشان می دهد، اما در کنارآن شاهدیم رایحه های منفی از تعدادی از مسئولین شمیده می شود.
برملا شدن ناپاکیها،ویژه خواریها،رانتها،دروغگویهای تابلو،حرف از گل و بلبلی که اصولا وجود ندارد،رفتن پشت سر مردمی که در محاسبات اصلا به حساب نمی آیند وهزار درد بی درمان دیگر از طرف آنها یا منتصبینشان،زیبنده ی این کشور و شعارهای 35 سال پیش مردم آن نیست.ما شعار صدور انقلاب به سرتاسر جهان را داریم ومعتقدیم به کرامت انسان نگاه متفاوتی نسبت به دیگر مکاتب داشته ایم.ما اعتقاد داریم در پی اجرای مردم سالاری دینی هستیم .ما اقتصاد و بانکداری اسلامی بدون ربا را در برنامه داریم اما با شبه ربای وحشتناک در حال خوردن خون مردم هستیم و بی شک این وضعیت تا دیر هنگام مورد قبول توده های مردم و در راس آنها مقام عظمی ولایت نخواهد بود واگر تدابیر حکومتی ایشان نبود بی شک نافرمانیهای مدنی جو این جامعه باهوش را متشنج می نمود ولی الحمد الله مردم گوش به اذن رهبر انقلاب وارد چنین مجرایی نخواهند شد.
تنها راه برگشت به ثبات اقتصادی، برگشتن به تولید ملی است.همان چیزی که رهبری _با پیش بینی چنین روزهایی_ در پیام نوروزی آنرا برای سال جاری تبیین نمودند و اگر دولت و مجلس همچنان خود را بر مواضع غلط پابند بدانند، کشور را به فروپاشی اقتصادی رهنون نموده و همان کاری را می کنند که دشمن سالها در پی آن است.
بله تحریم ها فرصتی بود که ما هنر استفاده از آن را نداشتیم، ولی ماهی را هروقت از آب بگیریم گران، اما تازه است.