نفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــانفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

رضا جونی و من و بابایی

این روزا

1391/3/6 17:22
521 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلم

یک دو هفته ای هست که برات پست تازه نگذاشتم

البته اتفاق خاصی هم نیفتاده و هر روزمون به روزمرگی می گذره

ولی چهار شنبه شب مامانی و بابا رضا اومدن پیشمون  و روز بعدش هم عمه سمیه و عمه سمانه اومدن و حسابی بهت خوش گذشت و شما و نازنین و امیر و ایمان خوب بازی کردین و از جیغ و گریه و دعوا و قهر و آشتی کم نگذاشتید یک کم با هم اینطوری و بودید و

وبا هم یازی می کردید و دو دقیقه بعدش به سر و کله هم می زدید و باید از هم جداتون می کردیم

مثل وقتی که امیر یک گاز مفصل از نازنین گرفت حالا جالبش اینجا بود که امیر هنوز دعواش نکردن شروع به گریه کرد که چرا از نازنین عکس گرفتین و چرا زندایی"یعنی بنده" از نازنین و دندونای امیر عکس گرفته و می خواد توی وبش بگذاره

آخرش هم با کلی التماس و ناز کشیدن و معذرت خواهی خاله جونش ازش و اینکه زندایی خرابکاریت رو توی وبش نمی گذاره، راضی شد و از گریه دست برداشت.

شما هم کم نمی یاوردی و سر وسایلت هر چند دقیقه یک صدای گریه ای ازت بلند می شد

حالا من موندم که وقتی دور و بر خلوته همش بی قراری می کنی و وقتی هم شلوغ اعصاب همه رو خط خطی می کنی

بعدم که بردیمت حمام و توی پست بعد برات فیلمش رو می گذارم

دو تا هم عکس از قبل برات می گذارم یکیش ماله روزی که عمو مهدی؛ محمد رو به کابینت خونه مامانی وصلش کرده بود و اون یکی هم که شاید نشناسی ایمانه که از جشن اومده بود خونه عمو

محمدٍ اویزون

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

نایسل
6 خرداد 91 20:02
وای خدا چه گازی گرفته بچه رو
مامان کورش
7 خرداد 91 12:14
سلام عزیزم تو رو خدا حواست به رضا جون باشه یه بار این گازهارو به اون نگیر


اوه غصه نخور کلی مورد مهربونی قرارش دادن
نسترن
7 خرداد 91 17:49
عکس دومی رو باش
محيا كوچولو
8 خرداد 91 23:57
چقدر خشن بوده اون گاز
خاله اون عكساي مورد دار چيه؟ بدآموزي داره

ای وای ببخشید خاله