ادامه آلبوم عکس عسلم
♥ سلام عشق مامان♥
عزیزم باز امروز با عکسای درهم ورهم تو اومدم
راستی پسر خوشگلم این چند روزه که توی اتاقت روشنه بیدار شدنت با گریه شدید نیست و یک مقداری بهتر می خوابی . روز اول که برات چراغ خواب گذاشتم تو هم نامردی نکردی و هر دو شاخ چراغ رو شکستی که یکیش هم توی پریز جا موند فقط خدا با ما بود که وقتی می خواستی از توی پریز در بیاری برق نگرفتت و الان اتاقت رو با چراغی که بیرون روشن می کنم از تاریکی در می یارم اتفاقا این جوری هم نور بهتری توی اتاقته هم دستت به خراب کاری کمتر می رسه.
عزیزم دوباره یک عکس دیگه از آتلیه رفتنت می گذارم که این دفعه هم اخمات رو باز نکردی و حسابی قیافه آروده بودی( این عکس رو پارسال اسفند ازت گرفتیم)
عسل من و نازنین جون توی خونه خودشون
الهی فدات بشم مامانی دیروز با هم که بازی می کردیم و تو هم شاهکارهای هنریت رو می کشیدی و مامانت هم برایت کلی غش و ضعف می کرد من هم برات با رنگ انگشتی نقاشی کشیدم البته روی صورت نازت که همچین هم استعداد ندارم و زیاد بهت نمی یومد ولی خودت اصرار کردی ازت عکس بگیرم و توی کامپیوتر بگذارم .
این هم دستا و پاهای پسر نازم
عسل مامانی دیروز کتاب هم برات گرفتم که یکیشون تقریبا هم قد و قواده خود شماست
عزیزترینم،
برای
همیشهء همیشهء همیشه
دوست دارم