شب یلدا
سلام عزیزم خوبی گلم این یکی دو روزه مشهد بودیم شب یلدای ساله 91 امسال هم شب یلدا خدا خواست و رفتیم مشهد توی این سالایی که بجنوردیم فقط سه ساله که تونستیم بریم مشهد و هر سال هم که مشهدیم دو بار، دو بار یلدا برگزار میشه اول که رسیدیم مشهد رفتیم خونه باباحاجی چون براشون خرید کرده بودیم و باید می بردیم اونجا توی باغچه یک کمی برف مونده بود که شما و بابا، با هم برف بازی کردین و من هم که داشتم عکس می گرفتم و دستم به برف نمی رسید بیشتر از شما دو تا برفی شدم بعد هم رفتیم خونه بابا رضا و اونجا هم که همه عمه و عموها بودن و شما با نوها کلی خوش بهتون گذشت وقتی اونجا رسیدیم همه تازه خوابیده بودن و با داد و بیداد و...
نویسنده :
مامانی رضا جون
12:25