آخر و عاقبت پای مامان
سلام پسر نازم بالاخره رفتیم دکتر و معلوم شد تاندوم های پام پاره شده و پام در رفته و در نتیجه دکتر صباغیان پام رو گچ گرفت الهی بگردمت انقدر مهربونی که پام رو بوس می کنی و" می گی مامانی بوست کردم و خوب شدی دیده برو بده درش بیارن" امروز بهم می گی " مامان جونم دوست دارم یک عالمه" از دیشب همه زنگ زدن و احوالم رو جویا شدن الان مامانی برامون کوفته تبریزی درست کرده و شما هم نشستی حسابی با استها و با به به می خوری و می گی "مامانی نمی خواد سیره" " چه خوشمزیه" ...